دستان مخلص
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم*چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
از کودکی هرگاه برایمان از مصیبت آقا امام حسین(ع) و یارانش و دستان قلم شده حضرت اباالفضل (ع) و وفایش می گفتند، دلمان می لرزید و اشک در چشمانمان حلقه میزد. بزرگتر که شدیم هنگام شنیدن مصیبت های آن بزرگواران حس می کردیم که کاش در آن زمان بودیم و ایشان را یاری می دادیم و گاه از خودمان می پرسیدیم که چرا مردم کوفه با فرزندان حضرت زهرا (س) اینگونه معامله کردند و چرا او را تنها گزاردند و چرا .............، کاش ما بودیم و ........... .
یکباره به خود آمدیم که هم اکنون چه باید کرد؟ اکنون و در حال حاضر در زمان کدام فرزند فاطمه (س) به سر می بریم؟ آری آقا امام زمان حضرت ولی عصر مهدی موعود(عج)...
ما که می خواستیم ارادت خود را به سید الشهدا ، آقا ابا عبدا... و یارانش نشان دهیم ، حال باید چه کنیم ؟ چه وظیفه ای بر عهده ی ماست؟.....
گاهی خیلی دلتنگیم، گاهی اوقات بد حجابی را می بینیم که عبور می کند ، حس می کنیم اینها نامشان مسلمان است پس چرا اینگونه اند؟....
چرا اینقدر خدا ناشناخته باقی مانده است ؟ چرا اسلام این همه غریب است؟ چرا اینقدر خون به دل امام زمان می کنند؟...
یادمان باشد او اگر چه به ظاهر غایب است اما احاطه دارد بر همه کس و همه چیز ... .
آقا جان کاش می آمدی تا با نفس مسیحائیت آرام می شدیم. کاش می آمدی تا برایت می گفتیم که شهدایمان چگونه با رمز نام شما و عشق به رهبرشان ، از جان خود گذشتند. البته می دانیم که بی خبر نیستی ... .
کاش به آسایشگاه جانبازان ما سری می زدی ، می دانیم که سر می زنی اما کسی شما را نمی شناسد ، اگر می شناختنت همان حرفهایی را که حالا نیمه شبها با خود زمزمه می کنند ، آن زمان، بلند ، با صدای درد های عمق جانشان برایت می گفتند... .
جانباز قطع نخاعی که حتی به سختی هم نفس می کشد همیشه نگاهش به در ورودی خیره می شود... او چشم به راه است... شاید چشم به راه مولا و امامش است که بیاید و دست رحمتی بر سرش بکشد... .
مولای خوب ما ، فرزندان شهدا را نظاره می کنی؟ مولا کاش می آمدی و آنان محبتت را لمس می کردند ، فرزندان شهدایی که هیچگاه پدر را ندیده اند و یا اگر هم دیده اند ، سایه ی کمرنگی از او را از زمان کودکی به یاد دارند....
اگر چه آقاجان ، یتیم واقعی کسی است که خدا و شما را ندارد.
کاش می آمدی تا پدر و مادر شهدا که در کهن سالی هستند غم های دلشان را برایت می گفتند. پدر شهیدی که می گفت : ای امام زمان جانم به قربانت ، فرزندم را در راه خدا و اسلام و شما دادم، آقاجان فرزند شهید من با کمترین امکانات بزرگ شده ، او حتی در تنها اتاق خانه یکبار هم از زندگی گلایه نکرد و فقط می گفت رهبر را تنها نگذارید ... و با دستان هنرمندی که خطاطی می کرد به سوی خدا رفت و همان دستان را خدا از او پذیرفت و انگشتانش هنگام خنثی کردن مین سوخت و این ، هدیه اش به خدا بود... .
ای مولای ما ،ای میزان حقیقت ، ای نخل رحمت، ای نجات دهنده ی بشریت ، بیا که سخت تنهاییم ، بیا که دشمنان ما بدانند مملکت ما صاحب دارد، مولا دارد ، آقا دارد...
بیا که بدانند ما هم بی کس نیستیم بلکه صاحب زمانی داریم که برای تمام هستی عدالت و شادی به ارمغان می آورد.
آقا جان اگر بیایی دیگر حقی پایمال نخواهد شد ، اگر بیایی دیگر یتیمان ، گرسنه و با بغض ، سر بر بالین نخواهند گذاشت، دیگر دانش آموزان فقیر آرزوی لوازم التحریر نخواهند کشید، دیگر اشک از چشمان کودک فلسطینی جاری نخواهد بود ، دیگر ظالمی بی دلیل خون مظلومی را نخواهد ریخت ، دیگر مواد غذایی مردم غزه در دریا ریخته نخواهد شد ، دیگر غزه در محاصره نخواهد بود تا بسیاری از مردم از بی دارویی جان دهند ... .
مولا جان اگر بیایی ، زیر سایه ی امنیت حاصل از وجود مبارکت با آرامش به کربلا و نجف و سامرا و کاظمین خواهیم رفت، اگر بیایی ، چه شکوهی دارد نماز جمعه به امامت شما ای مولای خوبان... .
ای سید و سالار ما ، کجای جمکران، کجای مکه و مدینه ، کجای مشعر و منی ، کجای حرم امام رضا ، کجای عراق و کجای این کره ی خاکی هستی که به دنبالت بگردیم؟... چقدر منتظر بانگ ( انا المهدی ) باشیم ؟
ای سید و سالار ما بیا دمی کنار ما . بیا که دیگر آرام ، با چشمان دلمان گریه نکنیم ، بیا که اشک شوق از دیدگانمان جاری شود.
در کتاب (صلوات کلید حل مشکلات) به نقل از سفینه البحار-ج2-ص50 و نیز در کتاب (مستدرک)-ج5-ص96 ، خواندم که : امام صادق (ع) فرمود : هرکس بعد از نماز صبح و ظهر بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ، نمیمیرد تا این که حضرت مهدی(عج) را درک کند و به دیدارش نایل آید.
چه گلستا نی می شد مولا آن دم که حاضر باشی ، دیگر برای حل مشکلاتمان رو به کسی نمی انداختیم ، می آمدیم تا دستی از روی رحمت بر سرمان بگذاری و کلامی از روی محبت از سوی شما ، دلگرممان کند .
مولا چقدر ما تنهاییم ، بدون شما چقدر بی کسیم ،بیا که جان به لب آمد از این هجران.
اللهم عجل لولیک الفرج